معنی په ندائن - جستجوی لغت در جدول جو

فرهنگ گویش مازندرانی

باز کردن، گشودن، خجالت کشیدن، تعارف کردن

به پرواز در آوردن، تلمبه زدن تلم (کندوه) برای تبدیل ماست

بیهوده خندیدن، خنده ی موقع یا ناگهانی، ترساندن

مانع از جهش و پریدن

شدت گرما و شرجی بودن هوا

بالا کشیدن، حرام خواری، فرو بردن، خوردن

دست ندادن، فراهم نشدن شرایط، تسلیم نشدن، تحت اراده دیگری

عدم کفایت، عقل و شعور، میزان عمق آبی که از قد آدمی افزونتر

بی اعتنا بودن، اعتنا نکردن، تسلیم نشدن

خوابانیدن، فرو انداختن، خراب کردن بنا

خوابانیدن، خواب کردن، خراب کردن بنای ساختمان و دیوار، بریدن

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما